ملاّذوالفعلی در علوم فارسی و عربی خصوصاً قرآنی ملاّ و عالم آگاهی بوده است. اینکه در مکتب چه اساتیدی تحصیل نموده دقیقاً مشخص نیست. اما دانش و آگاهی او مبین اینست که اولاً دارای هوش و ذوق خدادادی بوده است و ثانیاً در مکتب اهل فضل و کمال تلمذ نموده است. او علاوه بر مکتب دارای و معلمی، فرزندان روستای زادگاهش در جونقان که آنزمان مرکز حکومت نشین(خان نشین) ایلخان بختیاری بود به تعلیم و تربیت فرزندان ایلخان بختیاری می پرداخت. از دیگر ادیبان کران از مرحومان ملا محمد حسین مردانی( که خود نیز شاعری توانمند بوده است واز اشعار او میتوان به ابیات زیر اشاره کرد:

نیک کاری پیشه کن,احسان نما,آزادباش

تن رها کن از پی جاه و مقام و حب مال

مر حبا قو میکه دارد اتحا د و ا تفا ق

در زمان زندگی دورند از رنج و ملال

شش خصال است در جهان آدم ازآن نیکوشود

مروت,رحم,سخاوت,همت و فهم و کمال

.

.

قریه کران میان میزدج   و اقع شده

چهارده,ده در حریمش چهار اطرافش جبال

آن جهانبین کوه مشرق کوه خارک در جنوب

کوه کلک سمت مغرب کوه چوبین در شمال ...)

و سید قاسم ، سید آقا، حسین خان میتوان نام برد که هر کدام خود افرادی فاضل و عارف بودند. در جونقان سردار اسعد بختیاری (حاج علیقلی خان) دارای قلعه و عمارت بود و زمانیکه برادر بزرگ او نجفقلی خان صمصام السلطنه وارد جونقان می شد شاعر دستگاه سردار اسعد یعنی ملاّ ذوالفعلی شعری حماسی در مدح او گفت و مورد عنایت او قرار گرفت.

ملاّذولفعلی همراه خانواده ایلخانی در زمستان به خوزستان(قشلاق) می رفت. شاید بدین علت آوازه او در خوزستان بسیار است. اولین جزوه از شعر حدیث کسای ایشان در اهواز به چاپ رسیده است. ملاّذوالفعلی با مرحوم عمان سامانی و دیگر شعرای هم عصر او مجالست و جلسه مشاعره داشته و اشعار طنز بسیاری در این جلسات بین آنان رد و بدل می شده است. خوانین بختیاری مخصوصاً سردار ظفر بختیاری از نیش زبان او در امان نبوده و حریم و حرمت ملاّ را رعایت می نموده است.

او در حاضر جوابی و فی البداهه گویی معروف و مشهور بوده علاوه بر اشعار فارسی اشعاری بسیار شیرین ، با معنی و اخلاقی به لهجه شیرین لُری بختیاری سروده است. ملاّذوالفعلی در اواخر عمر نابینا شد و در سن 80 سالگی در گذشت.

از شعرایی که تحت تأثیر اشعار ملاّذوالفعلی شعر گفته است می توان از مرحوم داراب افسر بختیاری نام برد. داراب افسر با بعضی شاگردان ملاّذوالفعلی از جمله ملا محمد حسین مردانی و حسین خان مردانی دوست و مجالست داشته است. چند سالی مرحوم داراب و برادرش مهراب در فصولی خاص در روستای کران ماندگار می شدند، با بررسی دیوان شعر داراب افسر می توان دریافت که اکثر اشعار بلند او اقتباس گرفته از اشعار ملاّذوالفعلی کرانی است.

ملاّذوالفعلی کرانی اشعار بسیاری در زمینه مسائل دینی ، اخلاقی ، اجتماعی و ظنز داشته است که متأسفانه به علت نداشتن فرزند ذکور و بی توجهی اطرافیان و نبودن امکانات چاپ در چهارمحال پراکنده و جز معدودی از اشعار او که در خوزستان بوسیله کتاب فروشی صافی به چاپ رسید و نیز مجموعه ایی که در سال 1376 هـ . ش به همت آقای محسن دهقان جمع آوری و منتشر گردید سایر اشعار او از بین رفته و یا از اذهان محو شده است.

ملاّذوالفعلی به علوم قرآنی و حدیث احاطه داشته و با استفاده از این دو منبع در شعر بلند حدیث کساء مباحثات و مجادلاتی عارفانه و عاشقانه با خداوند دارد بسیار شیرین و بحث انگیز است. در شعر بلند معراج نامه نیز چگونگی معراج پیامبر اکرم(ص) را با لهجه لُری و صادقانه به قلم کشیده است. ملاّ اشعار مناجات نیز داشته است که بعضاً در اذهان مردم کران مانده است. به تعبیر آقای محسن دهقان این شاعر جان مایه اصلی خود را از عشق می گیرد و بحث و مجادله وی با خداوند نه شرک بلکه ایمانی مطلق است. وی با همه معرفت و شناختی که از ذات باری تعالی دارد خود را گناه کار می داند «مجرم» تخلّص می کند و با این حال طلب استغفار دارد.

شرط کن وا مو که حاشا نکنیم روز شمار

 نه مو از مجرمی خوم، نه تو از غفاری

    « با من شرط کن که روز قیامت حاشا نکنیم نه من از گناهکاری خودم و نه تو از بخشندگی خودت»

 

از شعر بلند حدیث کسای ملاّ تعداد یکصد و پنجاه بیت و از شعر معراج نامه پنجاه بیت در دست است اما از سایر اشعار او جز تعداد معدودی چیزی در دست نیست.

 

 

*در کتاب (( تاریخ تمدن و فرهنگ چهار محال و بختیاری))‏‏ٌ   نوشته سعید مردانی کرانی که در سال 1375 ه.ش توسط انتشارات یل به چاپ رسیده آمده است:

منطقة میزدج پذیرای گروهی از اعراب بُستانی بود. مرحوم ملاّزلفعلی شاعر بختیاری گوی کّرانی در یکی از ابیات معروف خود به نام بستون عرب که منظور همان عرب بستانی است اشاره نموده است:

اَر که بُستون عرب بینه هُونه بَنْگْ زَنه

 اُقْتُلُ سارق و ابلیس منْ اهل ناری

« اگر بستان عرب او را ببیند فریاد می زند که بکشید این دزد اهریمن را که از اهل آتش است».